به گزارش میراثآریا به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، امروز 17 اسفند، در دومین نشست تخصصی هجدهمین گردهمایی باستانشناسی ایران، باستانشناسان به ارائه گوشهای از پروژههای «فصل سوم کاوش باستانشناختی غار کلدر»، «کاوش در محوطهباستانی مسجد جامع اردبیل»، «فصل دوم کاوش در محوطه میمنتآباد، دشت تهران» و «فصل دوم پژوهشهای باستانشناختی در تپه خیبر روانسر، کرمانشاه: لایهنگاری» پرداختند.
بهروز بازگیر در ابتدای این نشست گفت: «فصل سوم کاوش باستانشناختی غار کلدر با دو هدف دستیابی به تاریخنگاری لایههای پارینهسنگی میانه و تلاش برای دستیابی به فسیل انسانی طی دو مرحله انجام شد.»
او با بیان اینکه غار کلدر در منطقه حفاظتشده اداره کل محیط زیست استان لرستان در ارتفاع 1290 متری از سطح دریا قرار دارد تصریح کرد: «برجستهترین یافتههای این فصل کاوش شامل کشف فسیل انسانی در لایه چهار، مصنوعات شاخص سنگی موستری و لواوا در لایههای پارینهسنگی میانه، مصنوعات شاخص تیغه و ریز تیغهای برادوستی/ اریگناسی زاگرس، گونههای جانوری پستانداران بزرگ شناسایی شده است.»
این باستانشناس خاطرنشان کرد: «شاید بتوان مهمترین دستاورد فصل سوم کاوش غار کلدر را کشف بخشی از فسیل انسانی دانست.»
بازگیر گفت: «ناگفته پیداست که با توجه به تعداد انگشتشمار فسیل انسانهای هوموساپین در جهان، کشف فسیل انسانی نه تنها در غار کلدر بلکه در هر محوطه دیگری در هر نقطه از جهان میتواند بخش بزرگی از حلقه مفقوده سیر تطور و مسیر مهاجرتی انسانهای هوشمند را در این پازل مشخص کند.»
گزارش مقدماتی کاوش در محوطهباستانی مسجد جامع اردبیل
حسن یوسفی سرپرست هیأت باستانشناسی کاوش در محوطهباستانی مسجد جامع اردبیل در ادامه این نشست گفت:«طرح باستانشناختی کاوش در محوطهباستانی جامع عتیق (جومه مچیدی) شهر اردبیل و حریم آن در راستای سه هدف عمده شامل بررسی شکلگیری این محوطه باستانی و مطالعه توالی دورههای استقراری مخصوصاً پیش از اسلام ناحیه و شهر اردبیل، مطالعه تاریخ تحولات معماری و شکلگیری مهمترین اثر مذهبی شهر و تکمیل تحقیقات باستانشناسی به انجام رسید.»
این باستانشناس با بیان اینکه در کاوش محوطه مسجد جامع عتیق بقایای معماری و شواهد باستانشناختی دو دوره عمده تاریخ معماری قبل از اسلام و اسلامی شناسایی شد، تصریح کرد: «کشف بقایای معماری مسجد مشتمل بر جرزها و ستونهای چهارگوش گوشواره دار در جهات شمالی و غربی و شرقی صحن احتمالی مسجد عصر سلجوقی و شناسایی یکی از ورودیهای مسجد در رواق گوشهشمالی و شرقی از ته رنگ بزرگ مسجد و اهمیت اردبیل در دوره مورد بحث حکایت دارد.»
به گفته او تکمیل مطالعات باستانشناسی در آینده جایگاه خاص این محوطه و مسجد را در مباحث باستانشناسی و معماری عصر سلجوقی بیشتر روشن خواهد کرد.
فصل دوم کاوش در محوطه میمنتآباد، دشت تهران
در ادامه گزارش فصل دوم کاوش در محوطه میمنتآباد، دشت تهران (شکلگیری تمایزات اقتصادیسیاسی دوره آغاز نگارش در فلات مرکزی ایران) که توسط روحالله یوسفی زشک و حسن افشاری به انجام رسیده است، ارائه شد.
روحالله یوسفی زشک با بیان اینکه این محوطه در شهرستان رباطکریم قرار گرفته است در تشریح این برنامه گفت: «محوطه میمنتآباد یکی از محوطههای آغاز شهرنشین در فلاتمرکزی است که به توجه به دادههای به دست آمده نشان میدهد تمامی ویژگی شکلگیری طبقه اقتصادیسیاسی که از ملزومات پیدایش شهرنشینی است را دارد و تمامی شاخصههای فناوری شهرنشینی در آن به کار رفته، اما با این تفاوت که مانند جنوبغرب ایران از یک روستای بزرگ در حال گذار به شهرنشینی خبری نیست و با بررسیهای صورت گرفته تنها یک بنای بزرگ و با شکوه و خالی از نواحی اقماری وجود دارد که بسیار متفاوت از جوامع آغاز شهرنشینی در خوزستان و بینالنهرین است.»
این باستانشناس اظهار کرد: «از مهمترین یافتههای فصل دوم کاوش میتوان به شناسایی یک معماری بسیار منسجم با خشت خام در ابعاد 12 × 17 × 40 سانتیمتر و به یک نقش مهر (ممهور شده با مهر مسطح) اشاره کرد.»
او خاطرنشان کرد: «اهمیت این نقش مهر بدان جهت است که یکی از کارابزارهای فن مدیریت اداری بوده که از دوره مس و سنگ جدید در فلات مرکزی شناسایی شده و نیز تاکنون شواهد باستانشناختی اندکی از این یافته فرهنگی در محوطههای کاوش شده فلات مرکزی به دست آمده است.»
فصل دوم پژوهشهای باستانشناختی در تپه خیبر روانسر، کرمانشاه: لایهنگاری
سجاد علیبیگی در ادامه این نشست،با بیان گوشهای از فصل دوم پژوهشهای باستانشناختی در تپه خیبر روانسر،کرمانشاه گفت: «منطقۀ زاگرس مرکزی در غرب ایران یکی از مناطق بسیار با اهمیت در باستانشناسی خاورمیانه به شمار میرود.»
او افزود: «فقدان اطلاعات پایه از عصر آهن غرب زاگرس مرکزی و همچنین عدم شناخت مناسب ما از مواد فرهنگی، باعث شده تا شناخت مناسبی از محوطههای این دوره حاصل نشده باشد.»
این باستانشناس با بیان اینکه کاوش این فصل اطلاعات تازهای پیرامون محوطه در اختیار قرار داد، تصریح کرد: «کاوش در ترانشۀ یک نشان داد که حجم آوارهای ساختمانی در این بخش بسیار بالاست و این موضوع حاکی از این است که ما با ویرانههای بناهای بزرگی در رأس محوطه روبهرو هستیم،چیزی که در فصل اول کاوش بخشهایی از آنها آشکار شد.»
او خاطرنشان کرد: «آجرهای بهدستآمده از لایههای مختلف نشان میدهد که این آجرهای قدیمی مجدداً در بافتها و لایهها و ساختارهای جدیدتر مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ کاوش در ترانشه علاوه بر کشف مجموعه پرشماری از بقایای جانوری باعث آشکار شدن بخشهایی از دیوار دفاعی پیرامون محوطه شد.»
به گفته علی بیگی، با اینکه هنوز تاریخ دقیق زمان احداث دیوار بهدقت مشخص نیست، اما دفن شدن دیوار در زیر نهشتههای دورۀ اشکانی نشان میدهد که دیوار باید مربوط به دورۀ قدیمیتری باشد.
انتهای پیام/